۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اینجا جهان آرام است» ثبت شده است

معرفی کتاب: سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش

نمیدونم تا حالا با وبلاگ مدرسه ی سوکورو مواجه شدین یا نه. (این وبلاگ برای یه آقا معلم خوبه و بهتون پیشنهاد می کنم دنبالش کنین. لینک وبلاگش اگه مواجه شدین تا حالا از خودتون پرسیدین این سوکورو از کجا میاد؟

خب من اومدم جوابتون رو بدم. از داستان "سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش" اثر هاروکی موراکامی.

یه داستان قشنگ وزیبای دیگه از هاروکی موراکامی، برای آدمایی که درونگران.

آثار این نویسنده طوریه که انگاری دارین یه موسیقی بی کلام گوش میدین. موقع گوش دادن موسیقی ما هیچ وقت منتظر پایانش نیستیم. در لحظه از اون چیزی که اتفاق میفته لذت می بریم مگه نه؟ موقع خوندن کتابای موراکامی هم باید همین کار رو کنین. در لحظه لذت ببرین و خیلی منتظر پایان نباشین. چون این نویسنده به سبک رئالیست جادویی می نویسه و گاها ممکنه پایان برای خواننده ملموس نباشه.

خب بریم سر وقت معرفی این کتاب زیبا.

  • ۸
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۴ ]
    • violet snicket
    • دوشنبه ۱۵ آبان ۰۲

    اگه از زندگی خسته ای بیا!/ معرفی کتاب: مغازه ی خودکشی

    نگران و ناامید هستین و حس می کنین زندگی جای مزخرفیه؟ پس دعوتتون می کنم به مغازه‌ی خودکشی! 
    اینجا هر وسیله ای بخواین هست تا بتونین خودتونو راحت بکشین. شعار مغازه اینه:" آیا تو زندگی شکست خورده اید؟حداقل تو مرگ موفق باشین." 

  • ۷
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۵ ]
    • violet snicket
    • چهارشنبه ۱۸ مرداد ۰۲

    پاترهد ها توجه!: معرفی سایت جادوگران

    پاترهد ها توجه توجه!
    آیا به دنیا هری پاتر علاقه دارید؟ آیا دوست دارید داخل هاگوارتز شرکت کنید؟ آیا از بودن داخل گروه مرگخواران و محفل ققنوس، به خود افتخار می کنید؟ آیا می خواهید بدانید عضو کدام یک از گروه های چهارگانه هستید؟ و مهم تر از همه آیا از نوشتن کنار دیگران و ایفای نقش کردن لذت می برید؟
    پس بشتابید که سایت جادوگران منتظر چنین اعضایی است!

  • ۷
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۳ ]
    • violet snicket
    • پنجشنبه ۱۲ مرداد ۰۲

    معرفی کتاب: هری پاتر

    از زندگی روزمره ی خود خسته شدید؟ دنبال کتابی هستین تا شما رو به دنیایی غیر از دنیای خودمون ببره؟ آرزوی یه ماجرای جویی هیجان انگیز و جادویی رو دارین؟ 
    پس برین سراغ این کتابی که قراره در ادامه معرفی کنم! کتاب خفن هری پاتر! 

  • ۷
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۱۰ ]
    • violet snicket
    • سه شنبه ۱۰ مرداد ۰۲

    عکس و مکث انیمه ای

    سلام بچه ها! وای نمی دونید چقدر دلم براتون تنگ شده بود! یه مدت یسری مشکلات برای کامپیوترم پیش اومد دیگه نتونستم بیام الانم حسش نبود پست معرفی بزنم گفتم چندتا عکس بذارم. صرفا این پست برای بالا اومدن وبلاگه پس خواستین نخونین هم مهم نیست.

  • ۳
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۰ ]
    • violet snicket
    • يكشنبه ۸ مرداد ۰۲

    دانلود کتاب: قلعه متحرک هاول

    تا به حال انیمه ی سینمایی قلعه متحرک هاول که از شاهکارای هایائو میازاکیه رو دیدیدن؟ این انیمه بخاطر طراحی شخصیت خاص خودش خیلی مشهور و معروفه اما داستان این انیمه از کجا میاد؟ درسته از کتابی به همین نام اثر دایانا واین جونز

  • ۵
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۱۱ ]
    • violet snicket
    • دوشنبه ۱۹ تیر ۰۲

    معرفی انیمه: گینتاما

    سلام! بازم امروز میخوام یه انیمه دیگه معرفی کنم با این تفاوت که این بار هیچ ربطی به کتاب نویسنده یا کتابخونه نداره. صرفا یه انیمه ست که اصلا به فضای اینجا نمی خوره. می پرسین پس چرا دارم معرفیش میکنم؟ برای اینکه دیدم خیلی بده در مورد کلی چیز میز حرف بزنم اما درمورد یکی از مهم ترین چیزایی که راه زندگیمو تغییر داد هیچ حرفی نزنم. اون چیز خارق العاده انیمه گینتاما بود!
    بریم سر وقت معرفی این انیمه.

  • ۳
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۴ ]
    • violet snicket
    • يكشنبه ۱۸ تیر ۰۲

    یاتوکایتیکتا: من برگشتم!

    در را که باز کرد بوی خوبی به مشامش رسید.

    حس قشنگ و آشنایی سر تا پایش را در بر گرفت و لبخندی عمیق روی لبانش جا خوش کرد.

    خوشحال بود! خوشحال بود که همه چیز بطور موقتی برایش تمام شده، خوشحال بود که دیگر دردسری نمی کشد، خوشحال بود که خیلی ها هنوز آنجا منتظرش بودند... خوشحال بود که به خانه برگشته.

    بله آنجا خانه اش بود. کتابخانه ای که به دست خودش و با کمک و همراهی دوستانش ساخته شده بود و داخلش خبری از هیاهو و اتفاقات ناگوار نبود. آنجا خانه اش بود همانطور کهجادوگران عزیزش خانه اش بود...

  • ۴
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۱ ]
    • violet snicket
    • پنجشنبه ۱۵ تیر ۰۲

    کاگورا و چتر

    شاید براتون سوال پیش بیاد جریان این تصویر چیه. یه دختر که یه چتر شکسته رو بالا نگه داشته و کنارش دو تا پسر دارن راه میرن. خب این موضوع مربوط میشه به داستان کاگورا و چتر.

    یه مدت بود که تو شهر ادو بارون بی وقفه می بارید و این موضوع باعث شده بود حوصله ی همه به خصوص بچه ها سر بره. کاگورا هم جز این دسته از بچه ها بود که می گفت از روزای بارونی متنفره و دوست داره هر چی سریعتر این روزا تموم بشه. کاگورا کنار مردی به اسم گینتوکی زندگی و کار می کرد مردی مو نقره ای که برای کاگورا حکم پدر رو داشت. گینتوکی شغل آزاد داشت و معمولا کارایی که مردم ازش می خواستنو انجام میداد. وضع مالیش چندان تعریفی نداشت و اونم مثل کاگورا از روزای بارونی بدش میومد چون کسب و کارش کلا کساد می شد. یه پسر نوجون هم که چند سالی از کاگورا بزرگتر بود و موهای مشکی داشت و معمولا عینک می زد به عنوان شاگرد گینتوکی کنارشون زندگی می کرد. البته پسره که اسمش شینپاچی بود خودش خونه داشتو فقط یسری وقتا به استادش و کاگورا سر می زد. شینپاچی با بارون مشکلی نداشت و از هر آب و هوایی لذت می برد.

  • ۷
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۱۱ ]
    • violet snicket
    • يكشنبه ۱۷ ارديبهشت ۰۲

    happy teachers day

    سلام سلام سلام! نمی دونید چقدر از دیدنتون خوشحالم! به به دوستای جدید می بینم خیلی خوش اومدین به وبلاگم! نمی دونین چقدر ازتون ممنونم که دنبالم می کنید امیدوارم بتونم براتون دوست خوبی باشم و پستای مفید بذارم.

    خب بریم سر اصل مطلب اومده بودم که بگم روز معلم همگی تون مبارک!

  • ۴
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۲ ]
    • violet snicket
    • سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۰۲
    کسی که کتاب می خواند
    هزاران زندگی را قبل از مرگش زندگی می کند.
    کسی که هرگز کتاب نمی خواند
    فقط یک بار زندگی می کند

    (جورج آر مارتین)
    𝑨𝒅𝒎𝒊𝒏𝒔