از زندگی روزمره ی خود خسته شدید؟ دنبال کتابی هستین تا شما رو به دنیایی غیر از دنیای خودمون ببره؟ آرزوی یه ماجرای جویی هیجان انگیز و جادویی رو دارین؟ 
پس برین سراغ این کتابی که قراره در ادامه معرفی کنم! کتاب خفن هری پاتر! 

داستان این کتاب درمورد پسر بچه یازده ساله و یتیم که یه زخم صاعقه مانند روی پیشونیش داره. اون پیش خاله و شوهر خاله و پسرشون زندگی میکنه. روز تولد یازده سالگی هری، جغد ها براش یه نامه میارن و اونو به مدرسه‌ی جادویی هاگوارتز دعوت می کنن. جایی که جادوگرا و ساحره های بزرگی مشغول تدریس و جادو آموزی هستن.
هری پاتر، بعد از عبور از سکوی نه و سه چهارم، سوار قطار هاگوارتز میشه. اونجا با خانواده‌ی مو قرمز ها یعنی خانواده‌ی ویزلیا آشنا میشه. رونالد ویزلی هم میشه بهترین دوستش. البته هرمیون(هرماینی) گرنجر مشنگ زاده هم هست که خیلی باهوشه. اونا با هم ماجراهای زیادی رو پشت سر میذارن. 

این کتاب که ۷تا جلد داره نوشته ی بانو جوان کلتینگ رولینگه. 
فروش این کتاب به قدری زیاد بوده که وضع نویسنده رو از این رو به اون رو می کنه.
داستان های جذاب هری پاتر به قدری تونسته توجه جوونا و نوجوونا رو به خودش جلب کنه که از روی اون فیلم هم ساختن و حتی به تازگی فیلم جدید "جانوران شگفت انگیزه: راز های دامبلدور" هم وارد بازار شده که بخشی از گذشته ی شخصیت های هری پاتر رو نمایش میده.


اسم کتاب های هری پاتر به ترتیب.
۱. هری پاتر و سنگ جادو: هری متوجه میشه که یه جادوگره و باید به مدرسه ی جادویی هاگوارتز بره. داخل مدرسه با رون و هرمیون دوست میشه و با هم تو گروه شجاعان گریفیندور میفتن. هری متوجه میشه که مادر و پدرش به دست جادوگر ترسناکی به نام ولدمورت کشته شدن و الان اون جادوگر ترسناک تو هاگوارتزه و دنبال سنگ جادو می گرده تا به حیات کامل برگرده؛ هری و دوستاش باید جلوی این اتفاق شومو بگیرن. 

۲. هری پاتر و تالار اسرار: 
سال دوم مدرسه، برای هری با اتفاقات ناگواری شروع میشه. اولش یه جن میاد و می خواد جلوی بازگشتش به مدرسه رو بگیره. بعد سکو بسته میشه و هری و رون نمیتونن به قطاری که اونا رو به مدرسه می بره برسن... وقتی هم که می رسن مدرسه حوادث بد تری پیش میاد. جایی به نام حفره ی اسرار باز میشه و ماری بزرگ به نام باسیلیسک میاد. خواهر رون رو با خودش می بره. هری یه دفترچه خاطرات قدیمی پیدا می کنه که مربوط به تام ریدله. خود تام ریدل هم گذشته ی ولدمورته و حالا هری هم باید با باسیلیسک بجنگه و هم با تام ریدل تا بتونه خواهر رون که اسمش جینیه رو نجات بده.‌ 

۳.هری پاتر و زندانی آزکابان: 
یکی از پر استرس ترین سال های تحصیل هری تو هاگوارتز شروع شده. چرا پر استرس؟ چون یه آدم خطرناک به نام سیریوس بلک از زندان فرار کرده و داره دنبال هری می گرده. همه جا پر از دیوانه ساز شده و معلمی که براشون آوردن یه گرگینه ست. یه پیش‌بینی هم وجود داره از اینکه ولدمورت دوباره میخواد برگرده و.... 

۴.هری پاتر و جام آتش. 

۵.هری پاتر و محفل ققنوس. 

۶.هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه. 

۷. هری پاتر و یادگاران مرگ.

 

معرفی چند تن از شخصیت ها: 

هری پاتر: شخصیت اصلی داستان که زخم صاعقه مانندی روی پیشونیشه و به پسر برگزیده معروفه. 

رونالد ویزلی: وفادارترین دوست هری، رنگ موهاش قرمزه و ۵ تا برادر بزرگتر و یدونه خواهر کوچیکتر از خودش داره. 

هرمیون گرنجر: یه دختر با موهای نسبتا فر و قهوه ای که خیلی باهوشه و مامان باباش جادوگر نیستن.(مشنگ زاده ست) 

دراکو مالفوی: پسر مو بور و اصیلی که بعد از رد شدن درخواست دوستیش، توسط هری؛ از اون متنفر میشه و یجورایی رقیب هری به حساب میاد. 

سوروس اسنیپ: استاد درس معجون سازی که تا کتاب ۷ به نظر می رسید با هری لج داشته باشه ولی آخر کتاب۷ متوجه میشیم که قضیه کلا یچیز دیگه بوده. 

آلبوس دامبلدور: پیرمردی قوی و مرموز که مدیر مدرسه ی هاگوارتزه و حقایقی درمورد ولدمورت به هری میگه. 

ولدمورت: قدرتمند ترین جادوگر سیاه تاریخ که می خواست هری پاتر رو تو بچگی بکشه ولی طلسمش کمانه می کنه و به خودش بر می گرده. اون کلی جان پیچ ساخته و می خواد دوباره به زندگی برگرده. 

ریموس لوپین: گرگینه ای که خیلی چیزا به هری یاد داد و دوست پدر هری بوده. 

سیریوس بلک: پدرخوانده ی هری که از آزکابان فرار می کنه و آخر سر به دست دخترعموش کشته میشه. 

هاگرید: شکاربان هاگوارتز که میاد دنبال هری و اونو به هاگوارتز می بره. 

 

معرفی گروه ها: 

گروه گریفیندور: اعضای شجاع و اهل ماجراجویی داره. بنیانگذارش گودریک گریفیندوره و رنگ پرچمش قرمزه. نماد گروه شیره. 

گروه هافلپاف: آدمای دارای پشتکار زیاد و اتحاد عضو این گروه میشن. معمولا جز صمیمی ترین گروه های هاگوارتزه. بنیانگذارش هلگا هافلپافه و رنگ پرچمش زرده. نماد گروه گورکنه. 

گروه اسلیترین: فقط اصیل زاده ها و افراد شایسته می تونن واردش بشن. بنیانگذارش سالازار اسلیترینه و رنگ پرچمش سبزه. نماد گروه ماره. 

گروه ریونکلاو: مخصوصا آدمای باهوش و نخبه ست که به درس و کتاب علاقه‌ی زیادی دارن. بنیانگذارش روونا ریونکلاوه و پرچمش آبیه. نماد گروه هم عقابه(شایدم کلاغه دقیق یادم نیست) 

الف دال: مخفف ارتش دامبلدوره که هری با دوستاش تشکیل داد تا مقابل در برابر جادوی سیاهو یادشون بده 

جوخه‌ی بازرسی: حقیقتا اطلاعات زیادی راجع به این یادم نمیاد ولی فکر کنم به دستور دلورس آمبریج (مدیر وقت هاگوارتز) تشکیل میشه و کارش اینکه جلوی کارهای غیرقانونی هری اینا رو  بگیره 

جبهه ها: 

مرگخوارن: طرفداران ولدمورت و جادوی سیاه. کسایی که دلشون نمی خواد مشنگا(مردمایی بدون قدرت جادویی) بر جهان حکومت کنن و تصمیم گرفتن اونا رو نابود کنن 

محفل ققنوس: طرفداران عدالت و روشنایی. جبهه ی کسایی که به رهبری آلبوس دامبلدور با ظلم و تاریکی مرگخوارا مبارزه می کنن. 

نویسنده به خوبی داستانو هدایت می کنه و ماجرا رو معما گونه پیش می بره به طوری که خواننده نه تنها خسته نمی شه بلکه دلش نمی خواد ا

صلا کتابو زمین بذاره. یه جاهایی غافلگیری های خارق العاده ای داره و همه رو سر شوق میاره.
فضای جدید کتاب آدمو وارد یه دنیای دیگه می کنه. طوری که گاها خودتم هوس می کنی واقعا به هاگوارتز بری و گروهبندی بشی. البته اینم بگم به خاطر این حجم از علاقه ی بچه ها به هری پاتر، سایت های مختلفی هم پدید اومدن که آدمو گروهبندی می کنن.
یه سایت فوق العاده‌ی ایرانی هم هست که تو یه پست جدا کامل معرفیش می کنم. برای ایفای نقش هری پاتریه اسمش هم جادوگرانه. (بماند که بعضی وقتا در دست تعمیره و بالا نمیاد)jadoogaran.org 

تا یادم نرفته بگم تو ایران خودمون هم یسری کافه وجود داره که تمشون هری پاتریه‌‌. 

به شخصه با اینکه چندان از کتاب های فانتزی و تخیلی خوشم نمیاد اما از این کتاب خیلی هم بدم نیومد و پیشنهاد می کنم اگه دوست دارین سفر و زندگی تو یه دنیا دیگه رو تجربه کنین. این کتابو بخونین.