سلام! بازم امروز میخوام یه انیمه دیگه معرفی کنم با این تفاوت که این بار هیچ ربطی به کتاب نویسنده یا کتابخونه نداره. صرفا یه انیمه ست که اصلا به فضای اینجا نمی خوره. می پرسین پس چرا دارم معرفیش میکنم؟ برای اینکه دیدم خیلی بده در مورد کلی چیز میز حرف بزنم اما درمورد یکی از مهم ترین چیزایی که راه زندگیمو تغییر داد هیچ حرفی نزنم. اون چیز خارق العاده انیمه گینتاما بود!
بریم سر وقت معرفی این انیمه.
اول از همه می خوام در مورد اسم این انیمه حرف بزنم گینتاما یعنی چی؟ خب توی ژاپن کلمه "گین" به معنای نقره ایه و کلمه تاما برگرفته از "تاماشی" به معنای روحه. پس اسم انیمه چی میشه؟ آفرین روح نقره ای!
داستان تو ژاپن قدیم رخ میده. اون زمانی که هنوز سامورایی ها تو ادو زندگی می کردن.(ادو اسم قدیمی ژاپنه) تو این دوره ناگهان فضایی ها به زمین حمله و ادو رو برای خودشون می کنن. اونا حکومتو به دست میگیرن و تو شهر ها تغییراتی ایجاد می کنن  و به سامورایی ها اجازه نمیدن که از شمشیر هاشون استفاده کنن. یه شهر امروزی رو تصور کنید که مردم با ماشین رفت و آمد می کنن تلویزیون می بینن از گوشی استفاده می کنن و... حالا تصور کنید یکی با لباسای عهد بوق و شمشیر به کمر نشسته داره از کامپیوتر استفاده میکنه. فضای این انیمه اینجوریه تضادهایی که داره آدمو به خنده میندازه و لحظات شادی رو فراهم میکنه.

البته اینا فقط مکان و زمانی که داستان داخلش رخ میده اما خود داستان اصلی در مورد یه سامورایی مو نقره ای به نام گینتوکی ساکاتاست. این آقای گینتوکی که همه گین سان صداش میزنن یه آدم بی خیال و آسوده ست که عاشق خوردن شیر توت فرنگی، کیک و انواع شیرینیجاته. تازه مرض قند هم داره. گین سان برای اینکه از پس خرج و مخارجش بر بیاد و هر ماه  اجاره شو به صاحبخونه پیرش که یه زن بد اخلاق اما با قلب بزرگه بده؛ یه کسب و کار راه انداخته به نام یوروزویا گین، که میشه کار های عجیب و خلقه ی گین. کارش چیه؟ خب ایشون به در خواست مشتری گوش میدن و هر کاری که مشتری بگه رو انجام میدن و در ازاش پول می گیرن.‌ خوبی این انیمه اینکه غالبا تک قسمتیه و دنباله دار نیست که بخواد وقت زیادی بگیره البته داستانا به هم مرتبطن و شخصیت‌های یه قسمت تو قسمت های بدی حضور دارن.
  توی قسمت ۴ و ۵ام انیمه یه پسر ۱۶ساله به نام شینپاچی و یه دختر ۱۵ساله به نام کاگورا میان و عضو یوروزیا میشن و تا آخر انیمه با گین سان می‌مونن. راستی از اونجایی که استفاده از شمشیر تو ژاپن ممنوع شده گین سان از شمشیر چوبی استفاده می کنه و با اون مشکلاتشو حل میکنه. اون به ظاهر مردی بیخیال به نظر میاد که دوست داره با قوانین خودش زندگی کنه ولی در ادامه  متوجه میشیم خیلیم آدم بدی نیست و زمانی یه مبارز حرفه ای بوده. درضمن اون برای نجات جون دوستاش هرکاری میکنه و برعکس کارای همیشگیش مرد عاقل و فهمیده ایه.
بعضی وقتا فقط برای پول در آوردن درخواستا رو قبول نمیکنه و هدفش کمک به آدما ست برای همین که مردم از هر قشری با هر توانایی مالی ای میان پیشش.  گین سان دوست نداره اشک کسی رو ببینه و وقتی غیرتی میشه هیچکس جلو دارش نیست‌
گینتاما علاوه بر اینکه ساعت ها آدمو میخندونه چیزهای زیادی یاد میده. مثلا فقط زمانی که بخوای از چیزی محافظت کنی حق داری شمشیر بکشی یا عشق خانواده یچیز دیگست، همیشه جنگ حلال مشکلات نیست و گاهی سازش چقدر میتونه قشنگ باشه. یاد میده باید در چهارچوب قوانین اون کسی که دلت میخواد باشی و با تفکرات خودت پیش بری، با هر کسی حتی دشمنت مهربون باشی و بدونی اگه بخوای میتونی خودتو تغییر بدی و نباید زندگیو برای خودت سخت بگیری حتی اگه در اوج فقری.
این انیمه بیشتر از ۳۰۰ تا قسمت داره و دو سه تا هم سینمایی(مطمئن نیستم چندتاست) و داخلش به فیلمای معروف یا انیمه های دیگه اشاره های جالبی داره که آدمو به خنده وا میداره.
اگه یروز خواستین گینتاما رو ببینین از قسمت۳ شروع کنین و بعد از قسمت ۲۰ برگردین ۱و۲ رو ببینین چون اینجوری احتمال اینکه گیج بشین کمتره. تو قسمت ۱و۲ اغلب شخصیت‌های این انیمه جمع شدن یجا و برای آدم ایجاد سردرگمی می کنن.
شروع داستان از زبون شینپاچی:
سرزمین سامورایی‏.‏مدت ها پیش‏،‏اسم شهر ما این بود‏.‏
بیست سال پیش‏،‏ یه نسل به اسم آمانتو تو شهر ما قدرتو در دست گرفتن و استفاده از شمشیر رو ممنوع کردن‏.‏ مرتبه ی قشر سامورایی ها پایین اومد‏.‏
در این سال ها‏،‏ هنوز یک مرد روح سامورایی خودشو حفظ کرده‏.‏ اسم اون ساکاتا گینتوکیه‏.‏
کاگورا و من توی گروه گین‏-‏سان یوروزویا کار میکنیم که به وسیله ی این مرد رهبری میشه‏.‏
فکر کنم یک سال میشه که با کاگورا برای اون کار میکنیم‏. ولی تاحالا یه بارم حقوق نگرفتیم.

داستان کاگورا و چتر هم که قرار دادم قسمتی از این انیمه بود امیدوارم شما هم ببینید و لذت ببرید