کتاب "به کشتنش می ارزد" یکی از قشنگترین آثار جنایی ایه که خوندم.
حس تعلیقی که به آدم میده غیر قابل توصیفه!
داستان از اونجایی شروع میشه که مردی پولدار به نام تد، تو کافه فرودگاه، خانمی مرموز رو می بینه و سر صحبت رو باهاش باز میکنه.
وقتی تد شروع به صحبت می کنه، متوجه می شیم همسری به نام میراندا داره که بهش خیانت کرده.
تد با حالتی بین شوخی و جدی میگه می خوام زنم رو بکشم.
اونجاست که خانم مرموز (اسمش لیلیه) به تد پیشنهاد همکاری میده و میگه منم می خوام کمکت کنم.
آیا تد می تونه به لی لی اعتماد کنه؟ واقعا به کشتن میراندا می ارزه؟
با خوندن همین چند خط ممکنه فکر کنین این یه کتاب جنایی معکوسه (یعنی قاتل همون اول مشخصه) ولی نه! اشتباه می کنین!
یکی از جذابیت های این کتاب اینه که شما نمی فهمین کی شکاره و کی شکارچی. همینم داستانو خیلی هیجان انگیز تر می کنه!
شروع کتاب آغاز ماجراهایی خیرهکننده ست اما این همهی ماجرا نیست!
چیزهایی وجود داره که لیلی با تد در میون نذاشته. چیزهایی که میتواند هر دوی اونها رو به کشتن بده!
تو کتابراه اینطور درمورد کتاب نوشته:
《کتاب به کشتنش میارزد (The Kind Worth Killing) داستان یک قتل معمولی نیست بلکه ماجرایی پیچیده و اعجابآور است که هرگز نمیتوانید پایان آن را حدس بزنید. پیتر سوانسون (Peter Swanson) ما را به سفری هولناک در قلب و ذهن گروهی از شخصیتها میبرد که در ظاهر عادی به نظر میرسند اما در حقیقت بسیار هم غیر طبیعی هستند!》
ترجمهی این کتاب از آقای قانع خیلی نثر روان و ساده ای داره. و با اینکه کتای نزدیک ۸۰۰ و خورده ای صفحه ست، ولی جوری محسورمون میکنه که نتونیم لحظه ای کتابو زمین بذاریم.
کلا کارای پیتر سوانسون تو زمینه داستانای جنایی فوق العاده ست.
و گویا می گن این کتابش رنگ و بوی فیلمای هیچکاک رو داره.
در کل اگه علاقه ای به کتاب جنایی دارین، این کتابو حتما حتما بخونین!