توجه توجه! خوندن این مطلب برای آدمایی که روحیه ضعیفی دارن به هیچ عنوان مناسب نیست!

قضیه چیه؟ خب قصد دارم یه نویسنده جالب و عجیب رو معرفی کنم که کلا از زندگی کردن بیزار بود. هر چیزی تو این جهان عذابش میداد و نمی تونست مردو درست و حسابی درک کنه. اسمش دازای اوسامو بود

دازای نویسنده ژاپنی یه مرد بزرگه که نتونست با افسردگی و نا امیدی کنار بیاد. آثار دازای خیلی قشنگن و گاهی ازشون الگو برداری میشه. داستان بدو ملوس رو اکثر کشور ها شبیه سازی کردن ( من ناراحت میشم بابت این موضوع که تو ایران خودمون هم این کار انجام شده).

کتابای این مرد تونسته رکورد فروش کتاب ژاپن رو بشکونه. اسم سه تا از مهم ترین کتاباش ایناست: دیگر انسان نیستم، غروب خورشید(شایو) و زوال بشری.

میخواستم بیام تک تک اینا رو توضیح بدم ولی دیدم سایت پارک انیمه اطلاعات کاملتری نسبت به من داره برای همون اطلاعات اون سایتو براتون قرار میدم.

 

زاده ۱۹ ژوئن ۱۹۰۹
Kanagi, Aomori, ژاپن
درگذشته ۱۳ ژوئن ۱۹۴۸ (۳۸ سال)
توکیو, ژاپن
پیشه نویسنده
سبک نوشتاری رمان، داستان‌های کوتاه

 

 

 

خلاصه که دازای کلا با زندگی حال نمی کرد و از زنده بودن رنج می کشید همین روی آثارش هم تاثیر داشته و اونا ره به یچیز متفاوت تبدیل کرده. کافکا آساگیری از زندگی دازای استفاده کرده و توی سگ های ولگرد بانگو موجودی خلق کرده که تمایل زیادی به خودکشی داره. عکسش رو هم اول پست می تونین ببینین.

به شخصه فکر میکنم اگه دازای زنده میموند میتونست انقلابی در صنعت کتاب و کتابخوانی ایجاد کنه. نه فقط دازای بلکه خیلی های دیگه که خودکشی کردن اگه یروز خدایی نکرده فکر خودکشی به سرتون زد اینو یادتون نره هیچ وقت با مردن نمیتونید خودتونو از هیچ جهنمی خلاص کنید چون مشکل از طرز فکر شماست و تا وقتی نتونید نیمه پر لیوانو هم ببینید تا ابد گرفتار جهنم خواهید بود.